بسیار سرزنش مکن ؛ زیرا کینه به بار می آورد و به دشمنی می انجامد، و زیادی آن، از بی ادبی است . [امام علی علیه السلام]
محمد - دانش نامه
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 333003
بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 9
........... درباره خودم ...........
محمد - دانش نامه
........... لوگوی خودم ...........
محمد - دانش نامه
........ پیوندهای روزانه........
صدام [141]
[آرشیو(1)]


............. بایگانی.............
جک
مطالب پزشکی
کوروش
ورزش ایران باستان
چشمه
عکس
خیام
عربستان
دخانیات
خلاصه ی از تاریخ ایران
دانلود سریال های باغ مظفر
پیکاسو
Age of Mytholog کد های تقلب
زندگی نامه پل سزار
درباره ی صیف الله
طبیعت تاوان
لیزر
کوه اورست
تاریخ چیست
خواص ماهی
خواص سویا
مکانیک
بی اشتهایی
حمله ی نظامی به ایران
قانون پاپکر
فیبر نوری
انرژی هسته ای
مایعات و شیمی درمانی
اهرام ثلاثه
قد انسان
اندازه گیری شعاعزمین
تغذیه ی درست
قیامت
بیماری سارس
ابوبکر
نفت
امواج مغناطیسی
بی عنوان
معنی سوره ی قیامت
معنی سوره ی ال عمران و فاتحه
داستان
داونچی
الکترون
نور
از سیر تاپیاز صدام
جنگ و مرگ
تندرستی و ازادی
علوم کامپیوتر
کسب در امد ازاینترنت
دانلود جدید ترین نرمافزار ها ی موبایل
کد تقلب GTA5
تاریخ باستان
کاربرد نظر سنجی در اینترنت
فلیور و هدایت
فضای شهر ما و ذهن ما
شب قدر
باختین وزندگی روز مره
ترافیک و شهری بی انظباط
بنیامین وزندگی روز مره
فرو پاشی خانواده
سنت انسان ها
زغال سنگ
دانستنی های مفید
سکوت انسان ها
الکترونیک
برق
کتاب اسطوره شناسی سیاسی
یک نظر علمی درباره ی فرهنگ
کتاب جامعه ی مدنی جوان
کتاب خط قرمز
مشکلات پسته کاران حل خواهد شد
کتاب قرن روشن فکران
کتاب زندگانی تولستی
کتاب خاطرات جوانی
کتاب هنر و تاریخ
کتاب در امدی بر انسان شناسی
موفقیت کاشت مستقیم برنج در گلستان
کتاب قوم شناسی سیاسی
کتاب محکومان
کتاب علوم انسانی
کتاب امپراطوری نشانه ها
از فرهگ تا توسعه
کتاب خشونت سیاسی
ایران بیش از 33 نژاد بز وگوسفند دارد
کتاب تاریخ اندیشه ونظریات انسان
کتاب انسان شناسی شهری
کتاب نظم جهانی
مکانیزاسیون
زمستان 1385

.......جستجوی در وبلاگ .......

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

........... طراح قالب...........


 
  • اسفناج

  • نویسنده : محمد:: 85/10/26:: 6:23 عصر
    نتایج تحقیقات علمی جدید نشان می‌دهد که گیاه اسفناج خاصیت ضد سرطانی بسیار بالایی دارد به همین علت به سلطان گیاهان معروف است. 
    معمولا از اسفناج هم به صورت خام در سالاد و پخته در تهیه برخی غذاها مانند آش و بورانی استفاده می‌شود.
    اسفناج دارای مقادیر زیادی ویتامین‌های A ، B، B2 و C بوده و در درمان برخی بیماریها مفیدست.
    همچنین، این گیاه دارای عناصر معدنی مانند آهن و یدست، که به خاطر داشتن آهن، مصرف آن به اشخاص کم خون توصیه می‌شود.
    این گیاه به دلیل داشتن ویتامین‌ها و املاح گوناگون، برای زنان باردار بسیار مفید و نشاط آور و در درمان افسردگی نیز مؤثر و بوی بد دهان را از بین می‌برد.
    پس از پختن اسفناج نباید آب آن را دور ریخت، چرا که سرشار از املاح و ویتامین‌هاست و یک نوشیدنی بسیار مناسب محسوب می‌شود
    نظرات شما ()

  • پرورش قارچ

  • نویسنده : محمد:: 85/10/26:: 6:22 عصر

    آموزشگاه کشاورزی سبزایران با توجه به رسالت خود جهت گسترش فرهنگ تولید و پرورش قارچ خوراکی و با عنایت به درخواست علاقمندان قارچ صدفی و دکمه ای جهت حضور در کلاس های آموزشی پرورش قارچ خوراکی و با هدف بالا بردن کیفیت آموزش تولید قارچ خوراکی در سطح کشور با مناسب ترین هزینه، اقدام به برگزاری دوره های فشرده آموزش تولید و پرورش قارچ خوراکی صدفی و دکمه ای مینماید.
    این آموزشگاه با دارا بودن بیشترین سابقه آموزشی تخصصی در زمینه کشاورزی و قارچ در ایران با مجوز رسمی از سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور به تاریخ ۱۹/۵/۸۱ (اولین آموزشگاه کشاورزی در ایران) و برگزاری دوره های متعدد آموزشی عادی شامل پرورش قارچ خوراکی(۳۰دوره) (بیشترین تعداد دوره آموزش تولید و پرورش قارچ صدفی و دکمه ای در ایران)، کشت گلخانه ای(26دوره) طراحی فضای سبز (25 دوره) و پرورش و خواص و کاربرد گیاهان داروئی(18دوره) و سایر رشته ها(16دوره) و بهبود روزافزون کیفیت آموزشی خود و استفاده از مجرب ترین مدرسین و کارشناسان اهل فن، در رشته آموزش تولید و پرورش قارچ خوراکی صدفی و دکمه ای به صورت دوره فشرده ثبت نام مینماید. 

      
    هشتادمین دوره پرورش قارچ خوراکی 1/11/85(ویژه برادران) و هشتادویکمین دوره 14/11/85 (ویژه خواهران) شروع می شود و طول دوره 8 روز  (8 جلسه 4 ساعتی)میباشد.


    آموزش غیر حضوری:
    شامل دو رشته آموزشی می باشد: 
    1- پرورش دهنده قارچ خوراکی (دوره کامل) که در کلاس های حضوری تدریس می شود (2جزوه) به همراه 24سی دی شامل فیلم و نرم افزار آموزشی از قسمت های مختلف پرورش قارچ صدفی و دکمه ای میباشد.
    شهریه دوره غیرحضوری 450000 ریال (45000 تومان) می باشد.  
     
    2- پرورش دهنده قارچ خوراکی صدفی که در کلاس های حضوری تدریس می شود (1جزوه) به همراه 12 سی دی شامل فیلم و نرم افزار آموزشی از قسمت های مختلف  از قسمت های مختلف پرورش قارچ صدفی و میباشد.
    شهریه دوره غیرحضوری 240000 ریال (24000 تومان) می باشد. 
     
    توجه:در هر دو رشته پرورش دهنده قارچ خوراکی (دوره کامل) و پرورش دهنده قارچ خوراکی صدفی که بر طبق استانداردهای سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور ارائه میشود، در پایان دوره و پس از موفقیت در آزمون مربوطه، گواهینامه مهارت با کد بین المللی از طرف سازمان صادر میشود.


    نحوه ثبت نام و دریافت:
    علاقمندان در سایر شهرها می توانند شهریه دوره خود را به حساب ۰۱۰۱۴۰۶۴۰۰۰۰۰  حساب سیبا بانک ملی میدان شریعتی مشهد بنام ساسان جعفرنیا واریز و شماره حواله خود را به همراه آدرس دقیق خود به شماره تلفن آموزشگاه 8432483-۰۵۱۱ اعلام فرمایند تا حداکثر ظرف 48 ساعت جزوات به همراه سی دی های مربوطه ارسال گردد. 
    توجه: فیلم های موجود بر روی سی دی ها فقط با وی سی دی یا دی وی دی و یا هرگونه پخش مشابه قابل مشاهده بوده و با کامپیوتر قابل استفاده نیست.
    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 

    فهرست مطالب آموزشی در کلاس تئوری و عملی پرورش قارچ خوراکی(دوره فشرده)

    مقدمه و تاریخچه استفاده قارچهای خوراکی
    تقسیم بندی قارچها از لحاظ نوع زندگی
    تفاوت قارچهای سمی و خوراکی
    مزایای کشت قارچ خوراکی نسبت به دیگر محصولات کشاورزی
    خواص غذایی و درمانی قارچ های خوراکی
    جنبه‌های اقتصادی پرورش قارچ خوراکی
    خصوصیات مورفولوژی قارچ دکمه‌ای، گونه‌های زراعی قارچ دکمه‌ای
    تعریف کمپوست (مصنوعی و طبیعی)، مواد تشکیل دهنده کمپوست
    نکاتی در مورد کمپوست طبیعی و مصنوعی، ویژگی‌های سوله تهیه کمپوست
    روشهای تهیه کمپوست، پاستوریزاسیون، مشکلات پاستوریزاسیون
    طراحی سالن کشت قارچ دکمه ای
    آماده سازی بستر در اتاق کشت قارچ دکمه ای
    بذر کاری در بستر قارچ دکمه ای، انواع سیستم های کشت قارچ، چرخه زندگی قارچ دکمه ای
    مراحل مراقبتهای داشت قارچ دکمه‌ای، خصوصیات خاک پوششی، انواع خاک پوششی
    برداشت قارچ دکمه ای
    آفات و بیماریهای قارچ خوراکی (بیماریهای قارچی، ویروسی و فیزیولوژیک)
    روشهای تبدیل و نگهداری قارچ های خوراکی
    شناخت قارچ صدفی، مزایا و معایب قارچ صدفی نسبت به دکمه ای
    ارزش غذایی و خواص دارویی قارچ صدفی
    سوابق پرورش قارچ صدفی در ایران
    محاسبات اقتصادی طرح، طرح توجیهی و نحوه اخذ موافقت اصولی
    طراحی سالن کشت قارچ صدفی ( کشت قفسه ای، کشت آویز)
    چگونگی تهیه بذر و شناسائی بذر خوب
    مراحل کاشت و پرورش قارچ صدفی
    میزان مصرف بذر قارچ در هر بستر کاشت
    طرز تهیه بستر قارچ صدفی(تهیه، آماده سازی، ضدعفونی و…)
    مراقبتهای ویژه داشت قارچ صدفی(نوردهی، تهویه، رطوبت و آبیاری، و…)
    برداشت قارچ صدفی (زمان مناسب، نحوه برداشت و بسته بندی قارچ صدفی)
    ضدعفونی کردن سالنها قبل و بعد از تولید قارچ دکمه ای و صدفی

    دوره فشرده  آموزش تولید و پرورش قارچ خوراکی پس از برگزاری ۳0 دوره آموزش عادی پرورش قارچ صدفی و دکمه ای و 55 دوره فشرده قارچ خوراکی بر طبق استاندارد پرورش دهنده قارچ خوراکی و زیر نظر سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور از تاریخ 19/۷/81 تا امروز و کسب تجربه و شناخت نیازهای بازار و کارآموزان اجرا میگردد.
    شهریه این دوره (دوره حضوری) 260000ریال ( بیست و شش هزار تومان) میباشد و در پایان دوره  قارچ خوراکی و پس از موفقیت در آزمون سازمان آموزش فنی و حرفه ای- گواهینامه شرکت در دوره پرورش دهنده قارچ خوراکی صدفی و دکمه ای از سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور اعطاء میشود. (طبق شهریه مصوب سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور).  


    نظرات شما ()

  • خسارات سقوط درختان جوان

  • نویسنده : محمد:: 85/10/26:: 6:15 عصر
    سال‌هاست در حال شنیدن جملاتی نظیر سقوط درختانی چون صنوبر یا چنار در خیابان‌های شهری یا معابر عمومی در اکثر استان‌های کشور در نشریات یا رسانه‌های گروهی هستیم.

    در اکثر موارد، این حوادث با خسارت مالی و جانی همراه است و در بعضی موارد فقط به خسارات مالی اشاره می‌شود. اخیراً نیز یکی از درختان چندساله غیربومی صنوبر در یکی از شهرستان‌های استان گیلان روی خودرویی که پارک شده بود سرنگون شد که خوشبختانه خسارت جانی نداشت.

    متاسفانه در سال قبل نیز در شهرستان رشت درختی از جنس چنار شرق روی خودروی دیگری سرنگون شد و خساراتی به بار آورد.

    مسأله سقوط درختان دست‌کاشت در خیابان‌ها و درج آن در نشریات برای اولین بار نبوده و آخرین بار نیز نخواهد بود. هر ساله متاسفانه چنین اتفاقات ناخواسته‌ای در استان‌های مختلف به وقوع می‌پیوندد، به طوری که حدود چندین سال پیش نیز چنین رویدادی در مرکز استان مشهد اتفاق افتاد و تعدادی از درختان سپیدار کاشته‌شده در حاشیه خیابان روی خودروها سقوط کردند که زیان‌هایی را به همراه آوردند.

    امروزه به دلیل زندگی ماشینی،‌ ارزش درختکاری در طراحی شهری بیش از گذشته محسوس است. خوشبختانه به علت تنوع آب و هوایی همراه با تنوع گیاهی بسیار غنی در کشور و مهمتر از همه بیش از 50سال تجربیات ارزنده درختکاری از سوی سازمان جنگل‌ها و نهایتا دسترسی به رسانه‌های گروهی، به نظر نمی‌رسد که سازمان‌های اجرایی که به‌روز هستند و شبکه‌ای اطلاع‌رسانی را در خدمت دارند، در انتخاب گونه مشکل داشته باشند.

    بدیهی است آگاهی از سرشت اکولوژیک گونه درختی و پارامترهای محیطی و مهمتر از همه نقش آن گونه در طراحی شهر می‌تواند هدایتگر کارشناسان مجری در منطقه باشد.

    به طوری که می‌دانید در جهان هستی، گیاهان نیز همانند انسان‌ها، جانوران و میکروارگانیسم‌ها (باکتری، ویروس و...) موجودات زنده‌ای هستند که شاخص زیست یعنی تغذیه، تنفس، رشد(حرکت)، تولیدمثل و نهایتا مرگ در تمامی آنها به طور محسوس مشاهده شده و تداوم دارد.

    درختان نیز در مجموعه گیاهی، دارای مشخصات حیاتی فوق هستند و زمان بهره‌برداری متغیر و محدودی دارند که ما جنگلبان‌ها در علم جنگل به آن «زمان برداشت» می‌گوییم.

    زمان برداشت با توجه به نوع درخت، اقلیم، حاصلخیزی خاک (محل کاشت)، فاصله کاشت، عملیات داشت و اهداف مدیریتی، متغیر است. به عنوان مثال می‌توانیم بگوییم عمر متوسط سیاه‌پوستان بومی در آفریقا با توجه به فقر رفاهی نسبت به سیاه‌پوستان مهاجرت‌داده‌شده به آمریکا بی‌اندازه کمتر است و یا مقاومت صنوبرهای بومی شمال ایران مانند سفیدپلت از نظر شرایط محیطی نسبت به انواع وارداتی آنها به کشور خیلی بیشتر است.

    در هر صورت می‌توان گفت در هر مکانی که شرایط و امکانات زیست‌محیطی مناسب‌ گونه باشد، درختان عمر طبیعی خود را به پایان خواهند رساند که ما این دوره را «زمان بهره‌برداری فیزیولوژیک» می‌نامیم.

    البته دانش جنگلداری چنین اجازه نابخردانه‌ای را به ما جنگلبانان نمی‌دهد که ما درختان خودرو یا دشت را بدون دخالت فنی و اقتصادی  به حال خود رها کنیم؛ به جز در مواردی که هدف از کاشت، زیباسازی محیط، تلطیف هوا، جلوگیری از آلودگی‌های محیطی و صوتی در اطراف شهر یا پارک‌های داخل شهری یا ایجاد باغ‌های گیاه‌شناسی به منظور تاسیس مجموعه‌های درختی و نهایتا درختکاری خطی در حاشیه خیابان‌ها با هدف ایجاد فضای سبز بوده باشد که در آن صورت کنترل سالانه درختان از سوی متخصصان آفات و بیماری‌های گیاهی همراه با فرم‌دهی و آرایش درختان بسنده خواهد بود.

    مطمئناً عامل خاک، یکی از عوامل اصلی استقرار درختان دست‌کاشت و یا خودرو به صورت درختکاری و یا جنگل‌کاری محسوب می‌شود، ولی فاکتورهای مختلفی در استقرار و یا عدم استقرار گونه‌های درختی در هر منطقه وجود دارد که متاسفانه مجریان امر این مسائل را در نظر نداشته و تنها به سبزشدن، سایه‌افکنی و رشد سریع درختان در ایجاد فضای سبز اکتفا می‌کنند.

    حال اگر همه عوامل مثبت و یا منفی تاثیرگذار، برای همه گونه‌های کاشته‌شده در مسیر خیابان‌های شهری یکسان فرض شود، علت سقوط حداقل صنوبر و چنار را می‌توان چنین استدلال کرد: الف: کاشت درختان صنوبر در حاشیه خیابان‌ها در داخل شهر به دلایل زیر متداول نیست.

    1 - زمان بهره‌برداری کوتاه‌مدت:
    درختان صنوبر طبعاً سریع‌الرشد بوده و در سال‌های اولیه، رشد بسیار زیادی دارند (5-3 متر در سال اول در محلی مناسب) ولی دیرزیستی آنها نسبت به درختان جنگلی دیگر کمتر است؛ در نتیجه با پیشرفت سن، دچار پوسیدگی ساقه (یا اصطلاحاً درون‌قرمزی) می‌شوند و مقاومت خود را مقابل بادهای شدید و یا طوفان‌های پاییزی از دست می‌دهند یا واژگون و یا از محل پوسیدگی که داخلی است و به‌آسانی دیده نمی‌شود، شکسته می‌شوند.

    2 - سیستم ریشه:
    ریشه‌های صنوبر به دو صورت عمودی و افقی رشد می‌کند. تک‌ریشه عمودی آن نیمه‌عمیق و کم‌رشد است. ریشه‌های جانبی آنها معمولاً دوردیفی‌اند که به علت رشد و پیشروی در خاک‌های فقیر(جهت غذایابی)، به ویژه در خاک‌های شنی و ماسه‌ای، سبب مسدودشدن مجاری آب، فاضلاب،‌ تخریب پی ساختمان‌ها و حتی موزاییک و روکش بتنی می‌شوند.

    3 - نورپسند بودن گونه‌:
    تمامی گونه‌های سریع‌الرشد مانند صنوبر، بید، اکالیپتوس و... شدیداً نورپسندند و نسبت به سایه بردبار نیستند. این امر سبب می‌شود که درختان کاشته‌شده در داخل شهر به علت وجود ساختمان‌های بلند و در نتیجه عدم دریافت نور به طور یکنواخت، حالت سیلندریک خود را از دست داده و یکسویه به سمت نور بیشتر گرایش پیدا کنند. تداوم این گرایش و کج‌شدن آنها به‌ویژه در فصل غیرفعال (اواسط پاییز و زمستان) که دوره رویش سالانه‌ درخت نیز پایان می‌گیرد و شیره گیاهی هم در آوندها جریان ندارد، خطر شکستگی و سقوط را به همراه خواهد داشت.

    این پدیده در بعضی از درختان صنوبر کاشته‌شده در خیابان‌های شهری استان گیلان به چشم می‌خورد (سقوط درختان چندین ساله سپیدار در خیابان اصلی شهر مشهد حدود چندین سال پیش نیز موید این گفتار است).

    4 - نیاز غذایی:
    در دنیا درختان صنوبر به درختان پرتوقع و همیشه نیازمند معروفند که این امر ناشی از رشد سریع بافتها و تبدیل دریافتها به مواد اولیه چوبی است. بنابراین با توجه به سرشت گونه، درختان جهت زنده‌مانی به‌ویژه در خاکهای فقیر و غیرمقاوم شهرهای ساحلی که متأسفانه عامل بازدارنده شوری نیز در آنها برای صنوبرها بالا است، مجبور به گسترش ریشه‌های جانبی و سطحی به منظور دستیابی به مواد غذایی مورد نیاز حتی در فواصل 7-6 متر هستند و این حالت در تضعیف و  آسیب‌پذیری درختان و تخریب مسیر مؤثر خواهد بود.

    5 - پراکندن بذرها:
    درختان گونه صنوبر اساساً  دو پایه هستند، یعنی گلهای نر روی پایه‌های منفرد نر و گلهای ماده روی پایه‌های منفرد ماده قرار دارند. طبعاً دستگاه زایشی گیاه (گلهای ماده) روی پایه ماده قرار دارد. بدیهی است که تخمک درون تخمدان پس از لقاح با گرده یا پولنبه صورت سلول تخم پس از تکامل به صورت بذر همراه با پوشش سفید کرک‌دار که بیشتر برای انتشار دانه به‌کار می‌رود،  به منظور استقرار و تولید یک نهال جدید صنوبر در اواسط بهار در  هوا پخش می‌شود، ولی متأسفانه به جای استقرار روی خاکهای آبرفتی  در خانه‌های مسکونی محیط پراکنده می‌شوند که ضمن ایجاد آلودگی محیط زیست سبب حساسیت  و یا بیماری‌های آلرژی‌زا در بعضی از افراد می‌گردند.

    6 - برگریزان و خزان برگها:
    صنوبرها جزو درختان خزان‌کننده هستند و دخالت خزان‌کنندگی در آنها، در صورتی‌که به علت کم‌آبی دچار خزان زودرس نشده باشند، معمولاً در نیمکره شمالی از اواسط تابستان آغاز و با توجه به نوع صنوبر تا اواسط یا اواخر پاییز تدریجاً  ادامه دارد که این حالت سبب کثیف شدن همیشگی خیابان می‌شود که نیاز به تمیز کردن مداوم آن با کار بیشتر  دارد.

    البته موارد یاد شده صرفاً به منظور عدم استفاده از گونه صنوبر در طراحی شهری صادق است. ولی به طور اعم صنوبر و صنوبرکاری در دنیا،  در کشورهای واقع در نیمکره شمالی به‌ویژه کشورهای جهان سوم که بنابه دلایلی غنی از جنگلهای فقیر هستند، در راستای تولید چوب و تأمین مواد اولیه صنایع سلولزی و تخته خرده چوب، صنایع اره‌کشی و جعبه‌سازی،  صنایع لایه‌بری و کبریت‌سازی اهمیت ویژه‌ای دارد.

    بدیهی است شناسایی درختان صنوبر به عنوان یک گونه پربازده و متعاقباً نهضت صنوبر کاری در تداوم کشت چوب در سطح بین‌الملل را باید ثمره تلاش دانشمندان و دوستداران طبیعت در اروپا که مزه تلخ جنگلهای ویرانگر اول و دوم جهانی را با تمام وجود چشیده و اکثر اراضی مزروعی، جنگلها و تأسیسات زیربنایی خود را از دست داده و فقر و گرسنگی را کاملاً  لمس کرده بودند دانست.

    زیرا آنها به منظور جبران   نابودی ناشی از جنگ و با آگاهی به مشکل دسترسی به منابع انرژی فسیلی پایان‌پذیر و نهایت حفاظت از منابع طبیعی تجدید شونده که امروز واژه‌هایی نظیر توسعه پایدار، حفظ محیط زیست و تنوع زیستی را به دنبال دارد، بر آن شدند که در آوریل سال 1947  میلادی یعنی دو سال بعد از پایان جنگ دوم جهانی،‌ جلسه‌ای به عنوان «هفته بین‌المللی صنوبر» در پاریس برگزار کنند، که بعدها به «کمیسیون بین‌المللی صنوبر»  شهرت یافت.

    کمیسیون یاد شده هر چهار سال در یکی از کشورهای عضو تشکیل می‌شود. کشور ما در سال  1334‌ خورشیدی میزبان این نشست بود. فعالیت تحقیقاتی صنوبر در دنیا و کشور ما هنوز نیز ادامه دارد.

    پدیده سقوط هرازگاه از درختان گونه چنار، که خوشبختانه از دیرزیستی و نرمش اکولوژیکی مناسب‌تری نسبت به گونه‌های دیگر خیابانی برخوردارند و جزو درختان زود رشد و نور پسند محسوب می‌شوند که در طراحی شهری به‌ویژه در خیابانها و جاده‌های عریض زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرند، نیز به‌شرح زیر استدلال می‌شود.

    1 - برخورد تدریجی ریشه‌های جانبی و فرعی در حین رویش با موانعی نظیر جدول‌بندی‌های جدید‌الاحداث و آسفالت که دو عامل از نظر توسعه، جذب مواد غذایی و استقرار عوامل بازدارنده بوده، در کمبود فضای حیاتی، خزان زودرس، ضعف و سقوط درختان به‌ویژه در سنین کهنسالی نقش دارند.

    2 - عدم کنترل سالیانه ریشه درختان از نظر بیماریها، اثرات منفی حشرات خاکزی و جوندگان با علامت مشخصه نظیر پوسیدگی تدریجی ریشه، بریدگی‌های  حلقوی شکل در آن و در نهایت عدم تدابیر امنیتی و درست که منجر به سست شدن ریشه و سقوط می‌شود.

    3 - انجام هرس نابجا و نارسا در درختان و تراکم شاخه‌ها در تاج درخت و ایجاد ناهماهنگی بین تاج و تنه که می‌تواند در اثر وزش باد شدید توازن درخت از بین برود، سقوط یا شکستن درخت را سبب  شود.

    4 - ایجاد خراشهای مکانیکی در بدنه درختان به عنوان یادگاری یا برخورد وسایط نقلیه شهری که می‌تواند عامل پوسیدگی، شکستگی و سقوط درخت در فصل برگریزان باشد.
    به نظر می‌رسد که چنین مشکلاتی نه فقط در استان گیلان،  بلکه در اکثر استان‌هایی که در حال توسعه و گسترش شهری هستند، به چشم می‌خورد که باید در آغاز با برنامه‌ریزی‌های درازمدت و هماهنگی‌های لازم با شرکتهای برق، مخابرات و حتی گاز مسیرهای کاشت مشخص شود و سپس با تشکیل گردهمایی برگزار شده از سوی شورای شهر، شهرداری، مسئولین منابع طبیعی و محیط زیست در مورد انتخاب و کاشت گونه‌های متناسب درختی یا درختچه‌ای، سوزنی یا پهن برگ، برگریز یا همیشه سبز در خیابانها، پارکها و یا فضای خالی شهر تصمیم‌گیری و تشریک مساعی به عمل آید. بدیهی است نظرات فنی کارشناسان و متخصصین دست‌اندرکار در این راستا اهمیت ویژه‌ای  دارد که باید  مدنظر قرار گیرد.

    زیرا ممکن است رویدادهای بعدی دامنگیر  جنگلبان و یا مجریان محترم باشد که ما جنگلبانها به آن «زمان مصیبت» می‌گوییم، ولی جنگلبانان انگلیسی و یا آمریکایی در مورد عامل چنین رویدادی در داخل جنگل که معمولاً شاخه‌های خشک معلق به شوخی اصطلاح «بیوه‌ساز»  را به کار می‌برند که در هر دو صورت ناخوشایند است.


    نظرات شما ()

  • مصاحبه با مسن ترین مرد کشاورز

  • نویسنده : محمد:: 85/10/26:: 6:13 عصر

    چهره آفتاب‌خورده اما خندان و دستانی که از گذران سختی‌های طولانی حکایت دارد اما مهربان و صمیمی است، مجموعه حس اولین دیدار با قدیمی‌ترین و سالمندترین کشاورز برگزیده کشوری امسال را تشکیل می‌دهد.

    عجیب بود که هر بار از کار کشاورزی خود و حکایت درختان نخل می‌گفت، از دل آن راهی و پلی به سوی زندگی و چیزهایی که همه ما در متن و حاشیه بودنمان با آن روبه‌روییم، می‌گشود. همان‌گونه که وقتی از ماجراهایش با آن سنگ سخت‌ترین برای حفر چاه می‌گفت، دیدم که چه زیبا از این سنگ به مشکلات و مسایل و زندگی تعبیر کرد و راه برخورد آن را از سمت کار کشاورزی به‌سوی خانه و اجتماع کشاند.

    او "شه‌دوست پورمند" نام دارد. از استان سیستان و بلوچستان آمده است، از روستایی به نام "سودان" که در نزدیکی سراوان واقع شده است. جناب پورمند باغدار نمونه محصول خرما در سال 1385 و در سطح بزرگ با عملکرد بیش از 29 تن در هکتار است.

     از قانون کشاورزی تا قانون زندگی

    هفتادویک سال از خدا عمر گرفته‌ام. تا یادم می‌آید کشاورز بوده‌ام و هیچ شغل دیگری اختیار نکرده‌ام.

    اگر بگوییم تخصص یا تجربه یا هر چیز دیگری بنامیم، از همان ابتدا بیشتر لحظات زندگی من در نخلستان و به پای کاشت و فرآوری درخت خرما طی شده است. البته در این راه کار خود را جدای از زندگی نمی‌بینم! چراکه حکایت رویش از آغاز تا پایان این نخل به‌نوعی در زندگی هر کدام از ما نیز درک می‌شود. خرما درختی است که ریشه در آب و سر در آفتاب دارد و از همین یک نکته می‌فهمیم که زندگی ما آدم‌ها مجموعه‌ای از تفاوت‌هایی است که در کنار یکدیگر قرار گرفته است ولی ما را به ماندن، رشد کردن و بار دادن تشویق می‌سازد.

    بنابراین وقتی از سهم کار و زندگی من می‌پرسید به شما می‌گویم که کار کشاورزی من جدای از قرار گرفتنم خارج از آن محیط و در محیط زندگی نیست و از رویش و تحمل و صبر تا باردهی این درخت پرثمر، قانون‌هایی که در زندگی وجود دارد را از آن فهمیده‌ایم.

     شه‌دوست، خجالت بکش!

    11 سالم تمام شده بود که درس خواندن را آغاز کردم. معلم ما اولین آموزگاری بود که از مرکز به استان سیستان و بلوچستان آمده بود. جدای از این‌که جایی برای نشستن نداشتیم از کتاب هم خبری نبود ولی درس‌های قدیم را معلم می‌گفت و ما یاد می‌گرفتیم. تا کلاس پنجم که داشتم درس می‌خواندم زمانی بود که سن من به 17 سال رسید و بعد گفتند که "شه‌دوست" خجالت بکش! با این قد و سن و سال آمدی دبستان و از کلاس بیرونم انداختند.

    به همین بهانه هم که بود حتی کمی زودتر، راهی خدمت سربازی شدم، چون از ولگردی خوشم نمی‌آمد. با شرایط جدیدم کنار آمدم.

     

    آن روز که پیری در گوشم خواند: برو سراغ کار کشاورزی

    وقتی که خدمت وظیفه را به پایان رساندم یکی از پیران روستا، خدا رحمتش کند، که انسان دلسوزی بود مرا به کناری کشید و گفت: فلانی، می‌خواهم نصیحتی کنم. تو بیا و همان کاری که پدر پیرت سال‌های سال انجام داده است، انجام بده و کشاورزی را شروع کن. من هم که جوان آن دوران بودم فقط در پاسخ به آن پیرمرد گفتم: به چشم و کار کشاورزی را آغاز کردم. همان موقع در شرایط آن موقع، متاسفانه خیلی‌ها به‌دنبال کارهای دیگر مثل ولگردی و خلاف رفتند ولی من راه دیگری در پیش گرفتم. پدر من و اجداد من همه کشاورز بودند و من هم در واقع سنت آنها را جاری کردم.

     

    حکایت من و آن سنگ سخت که دور زدم!

    در طی این سال‌ها و در کار کشاورزی با سختی‌های بسیاری روبه‌رو بوده‌ام که اگر می‌خواستم فرار کنم پیش از اینها باید کشاورزی را می‌بوسیدم و کنار می‌گذاشتم. در زمان خشکسالی‌ها، مردم روستا و منطقه دره‌در شدند و به پاکستان و جاهای دور و دراز رفتند.

    این رویداد زمانی بود که چاه قدیمی روستا که در زمان قاجار برای خودش قناتی بوده است بر اثر مرور زمان تحلیل رفت و خشک شد. در این مدت دست به کار شدیم و چاهی حفر کردیم. این چاه تقریبا تا مدت 15 سال باعث شد کم‌آبی‌ها تا حدودی رفع شود. اما پس از این مدت دچار افت منابع آبی شدیم. حدود 250 اصله درخت خرما از پدرم نزد من بود و با شرایط سخت در زمین 18 هکتاری ساختم.

    باید آب به محصول می‌دادیم تا از بین نرود. در شرایط بی‌آبی و کم‌آبی برای من خرماکار، عین مردن است وقتی نخلی را می‌بینیم که از فرط بی‌آبی از زمین ریشه‌کن شده است، باید تصور کنید که چه حالی می‌شدم. مطمئن هستم اگر مسوولی می‌آمد و اوضاع ما را می‌دید اگر حتی کاری نمی‌کرد محال بود که گریه نکند! وقتی آب نیست در پی آن باید به هرسو روانه شد. برای یافتن آب به یک سنگ بسیار سختی برخورد کردیم. هزینه‌هایی که برای هر متر فروختن در دل خاک انجام دادیم به کنار بماند. با آن‌که به آب نرسیدیم اما هیچ‌گاه ناامید نشدم. آن سنگ سخت را دور زدم و راه را باز کردم و در جایی دیگر پس از اقدام به حفر چاه، موفق شدم. این قانون زمین و زندگی است. در زندگی هم مثل همین نخلستان اگر به مشکلی بزرگ برخورد کنیم و تلاشمان به ثمر ننشست می‌توانیم راهی از کنار آن سنگ در جایی دیگر بیابیم، به جای آن که اصرار بیش از حد بر از بین بردن آن مانع بکنیم. الآن هم از مسوولان مربوط می‌خواهیم که برای مجوز آب برای ما سختگیری نکنند و دستمان را باز بگذارند، چراکه وقتی آنها سختگیری می‌کنند ما نیز دستمان بسته می‌شود و از دستان بسته نیز کاری برنمی‌آید، چه در کشاورزی و چه در زندگی!

     

    خرمای من و خرمای بم

    عملکرد من در محصول خرما و در سطح بزرگ بیش از 29 تن و دقیق‌تر 29 هزار و 140 کیلوگرم در هکتار بوده است. سطح کل اراضی که در آن به کار کشاورزی مشغول هستم شامل 50 هکتار است که 20 هکتار از آن به سطح زیرکشت رقم خرمای "مضافتی" اختصاص یافته است و از اصله آن در هر هکتار 182 کیلوگرم با کیفیت عالی محصول به‌دست می‌آید. این خرما به خاطر این‌که رقیب معروفی مثل خرمای بم داشت، مسوولان آمدند و در مقایسه خوشه‌های نخلستان من و خرمای بم به نکته جالبی نیز دست‌یافتند. این‌که وقتی خوشه‌های خرماها را با تعداد یکسان و انبوهی مشابه وزن کردند، به من گفتند که خرماهای نخلستان شما یک و نیم برابر بیش از خرماهای بم وزن دارد و هم از نظر درشتی و اندازه دهم با لحاظ داشتن شیره و شهد خوب باعث شده بود تا در وزن خوشه‌ها این اعداد به‌دست آید.

     

    دانش بومی را خودم ساختم و تجربه کردم

    روشی که برای کاشت خرما به آن رسیده‌ام شیوه‌ای نام دارد که به آن "بی‌اذیت و آزار" می‌گویم! برای کاشت ردیفی هر درخت 9 متر فاصله را در نظر می‌گیرم. آن هم به این صورت که سایه‌اش بعدها در وسط بیفتد و سایه این درخت به روی سایه دیگری سنگینی نکند. این فضا و هوا از اهمیت زیادی برخوردار است. این‌که غذای ریشه باید چگونه و از چه موادی تشکیل شده باشد، نحوه کودپاشی بر روی کرت‌ها، استفاده حداقل از کود و بهره‌وری بالای محصول و مسایل مربوط به شخم و احداث و زدن چاله کنار نخل برای کود و بسیاری از نکات ریز فنی را خودم طی سالیانی آزمودم و آموختم. به‌خصوص این مورد آخری که چه‌قدر مهم است و تا یافتن روش صحیح آن ضررهایی دیدیم، رشته‌های خرما سیاه و سوخته شد و در ترکیب‌بندی کود و آبیاری به روش‌هایی رسیدم که باعث شد که درختان خرما خیلی خوب و سرحال به بار بنشیند. این تجربه‌ها در قالب دانش بومی و روستایی تعریف می‌شود و من این نکات فنی را خودم با سماجت خاصی یافتم و به کار بستم. البته ناگفته نماند حضور در کلاس‌های آموزشی – ترویجی و به‌کارگیری توصیه فنی مروجان بعدها خیلی به کمکم آمد. اما در آن ابتدا از راه آزمون و خطا نکات فنی کار کشاورزی را درک کردم. همچنین باتوجه به این‌که مددکار ترویجی بوده‌ام در بخشی نیز به ارایه این نکته‌ها به دوستان کشاورز و در کنار کار آموزش کارشناسان جهاد کشاورزی پرداخته‌ام.

     

    شوق جوانان به کار کشاورزی از بین رفته است

    در روستای سودان حدود 300 خانوار زندگی می‌کنند و کار بیشتر مردم کشاورز و کاسبی است. متاسفانه بحث اعتیاد شوق به کار کشاورزی را در نزد جوانان منطقه‌مان، از بین برده است. افرادی که در روستای ما به کار کشاورزی مشغولند اغلب هم‌سن و سالان من و از پیران روستا هستند. برای من هم این کار کشاورزی به‌نوعی ادامه یک سنت خانوادگی بوده است، چراکه پدرم و اجدادم همگی در کار تولی کشاورزی بوده‌اند.

     

    کشاورزی تنهایم

    من به‌تنهایی کار کشاورزی انجام می‌دهم و یکی از فرزندان من در بانک کشاورزی مشغول است و دو فرزندم نیز معلم هستند و تدریس می‌کنند. آخری هم در شیراز در حال انجام خدمت سربازی‌اش است. اگر فرزندانم برای شغل خود، کشاورزی را انتخاب نکردند اما آنها را مختار گذاشتم و این مهم و اصل بود که مفید باشند و بهره‌رسان جامعه باشند که شکر خدا در این راه موفق بوده‌ام و خداوند را شکرگزارم.

     

    اگر بار دیگر متولد شوم

    اگر با این شرایط سخت ولی شیرین در کار کشاورزی که تا زمان حاضر همراه خود دارم، بار دیگر هم متولد شوم، صددرصد و صدبار باز زنده شوم و بمیرم همچنان با علاقه زیاد کار کشاورزی برای گذران زندگی خود انتخاب می‌کنم، مطمئن باشید!

     


    نظرات شما ()

  • شیر کوهی

  • نویسنده : محمد:: 85/10/26:: 6:6 عصر

    شیر کوهی

    از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

    چهره شیر کوهی

    شیر کوهی (نام علمی: Felis concolor) جانوری مهره‌دار از رده پستانداران، راسته گوشتخواران، خانواده گربه‌سانان است.

    نام دیگر شیر کوهی، یوز پلنگ امریکایی می‌‌باشد. شیر کوهی در بین گربه‌سانان کوچک که می‌توانند خرخر کنند ولی قادر به نعره کشیدن نیستند، بزرگ‌ترین جثه را دارد. شیر کوهی یک شکارچی تنها می‌‌باشد که در پگاه و شامگاه بیشترین فعالیت را دارد.

    زیستگاه شیر کوهی
    زیستگاه شیر کوهی

    هر شیر کوهی قلمرو خاص خود را دارد. آنها به آرامی به طعمه خود نزدیک می‌شوند و بعد از روی یک درخت یا سنگ به روی شکار می‌‌پرند. آنها طعمه خود را به‌وسیله پنجه‌های بسیار تیز خود نگه می‌‌دارند و به‌وسیله یک ضربه روی گردن، طعمه را می‌‌کشند.

     

    دانستنی های حیوانات
     
     
    هر چه از استوا به سمت قطب پیش میرویم اندازه موجودات بزرگتر میشود مثل پنگوئن ها - روباه - وال.

    گاو نر کور رنگ است و فقط نسبت به حرکات شنلی که گاو باز در مقابل چشمانش تکان میدهد به خشم میاید و دیگر فرقی نمیکند که شنل به چه رنگی باشد.

    وزن کل موریانه های جهان ده برابر وزن کل انسانها است.

    ادرار موش در زیر اشعه ماورا بنفش میدرخشد و همین امر باعث میشود که بازها بتوانند آنها را شکار کنند.

    کانگروها قادر نیستند بسوی عقب راه بروند

    نظرات شما ()

  • داوینچی که بود

  • نویسنده : محمد:: 85/10/26:: 3:5 عصر

    لئوناردو داوینچی

    از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

    مجسمه یادبود لئوناردو داوینچی، فلورانس
    مجسمه یادبود لئوناردو داوینچی، فلورانس

    لئوناردو داوینچی (۱۵ آوریل ۱۴۵۲ - ۲ مه ‌‌۱۵۱۹) از دانشمندان و هنرمندان ایتالیایی دروه رنسانس است.

    داوینچی در رشته‌های معماری، موسیقی، کالبدشناسی، اختراع، مهندسی، تندیسگری، نقاشی و هندسه شخصی برجسته بود.

    داوینچی را کهن‌الگوی "فرد رنسانسی" دانسته‌اند. او شخصی بود بی‌نهایت کنجکاو و بی‌نهایت خلاق.

    بیشتر معروفیت و بخاطر نگارگری نقاشی‌های شام آخر و مونا لیزا است.

    [ویرایش] زندگی

    برای این بخش از این مقاله منبعی نیامده‌است. لازم است بر طبق شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع منبعی برای آن ذکر شود.

    لئوناردو داوینچی در سال 1452 در یک روستای توسکانی زاده شد. او را به شاگردی به آتلیه ای در فلورانس فرستادند تا نزد آندرئا دل وروکیو(1435-1488) که نقاش و پیکرتراش بود، آموزش ببیند. وروکیو شهرت عظیمی داشت، یعنی آنچنان شهرتی که شهر ونیز ساخت بنای یادبود بارتولومئو کولئونی را به او واگذاشت. کولئونی سرداری بود که بیش از دلاوریهای نظامی، از جهت اعمال نوعدوستانه خود حق بر گردن مردم ونیز داشت. در آتلیه ای که قابلیت ساخت چنین شاهکارهایی را داشت، لئوناردوی جوان محققا می توانست چیزهای زیادی بیاموزد. بدون شک در آنجا با رموز فنی کارهای ریخته گری و کارهای فلزی آشنا شده و آموخته است که چگونه با مطالعه و مشاهده دقیق مدلهای برهنه و پوشیده، تابلوها و تندیس هایی را پدید آورد. او همچنین به پژوهش درباره گیاهان و جانوران مختلف پرداخت تا بتواند از آنها در تابلوهایش استفاده کند؛ فزوده بر آن، دانش گسترده ای در باره نورشناسی، ژرفا نمایی و استفاده از رنگها کسب کرد. چنین آموزشی کافی بود که از هر نوجوان با استعداد دیگری هنرمندی برجسته بسازد، و در واقع شمار زیادی از نقاشان و پیکر تراشان خوب از هنر آموزان آتلیه موفق وروکیو بودند. ولی لئوناردو بسی بالاتر از یک نوجوان با استعداد بود. نابغه ای بود که ذهن توانایش تا زمان باقی است آدمیان فانی را به اعجاب و ستایش وا خواهد داشت. خوشبختانه از دامنه وسیع آفرینش گری ذهن لئوناردو اطلاعاتی در دست است، زیرا شاگردان و مریدانش، دفاتر پیش طرح ها و یادداشتهای او را به دقت برای ما حفظ کرده اند، دفاتری با هزاران صفحه مملو از نوشته ها و طراحی ها و گزیده کتابهایی که می خوانده، و پیش نویس کتابهایی که قصد نگارششان را داشته است. هر چه بیشتر از این اوراق را بخوانیم کمتر دستگیرمان می شود که چگونه آدمیزاده ای توانسته است در همه آن حوزه های گوناگون پژوهشگری، به کمال برسد و در تقریبا همه آنها خدمات ارزنده و مهمی انجام داده باشد


    نظرات شما ()

  • داوینچی و رنسانس

  • نویسنده : محمد:: 85/10/26:: 3:4 عصر

    رنسانس


    دانش و هنر پیشرفتهای عظیمی در ایتالیای قرن پانزدهم و شانزدهم بوجود آوردند. این احیای فرهنگی به رنسانس (یعنی «نوزایی») مشهور شده است. دانشمندان، شعرا و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام از میراث اصیل رم و یونان با دیدگانی تازه تر به جهان می نگریستند. نقاشها به مطالعه آناتومی (علم تشریح) پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوه واقعگرایانه ای نقاشی می کردند. فرمانروایان ساختمانها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه بزودی در سراسر اروپا گسترش یافت.

    img/daneshnameh_up/8/89/Rensans.jpg
    شام آخر

    لئوناردو داوینچی این صحنه کتاب مقدس را بر روی دیوار
    صومعه میلان نقاشی کرد. او از فن ژرفا نمایی
    (پرسپکتیو) به منظور جلب توجه بیننده
    به چهره مسیح استفاده کرد.




    1397 م

    خانواده مدیچی در فلورانس بانکی را تاسیس کرده و شروع به اندوختن ثروت کلانی می کنند.

    1401

    اتحادیه صنفی بازرگانان پشم فلورانس، مسابقه ای را برای طرح جدید برای درهای باپتیستری ، کلیسایی در فلورانس، راه می اندازند. غالبا این واقعه آغاز رنسانس به حساب می آید. لورنتسو گیبرتی برنده می شود. فیلیپو برونه لسکی، نایب قهرمان مایوس، مشغول مطالعه ویرانه های روم باستان می شود.

    1419

    برونه اسکی بیمارستان فاندلینگ (کودک بی سرپرست) در فلورانس را طراحی کرده که نخستین بنای معماری رنسانس به شمار می رود. در سال بعد او گنبدی بدیع و بزرگ را برای کلیسای جامع فلورانس طراحی می کند.

    1435

    دوناتلو، مجسمه ساز بزرگ فلورانسی، مجسمه پر نفوذ و موثر خود داود را به پایان می رساند.

    در حدود 1450

    یوهانس گوتنبرگ آلمانی، کارگر چاپخانه، نخستین کتب چاپ شده به وسیله حروف متحرک در اروپا را منتشر می کند.

    1450

    اتحاد سیاسی میان جمهوریهای فلورانس، میلان و ناپل، موجب برقراری ثبات در ایتالیای عهد رنسانس می گردد.

    1452

    لورنتسو گیبرتی، سری دوم از درهای کلیسای بایتیستری فلورانس را به پایان می رساند. میکل آنژ آنها را «دروازه های بهشت» می نامد.

    1453

    قسطنطینه به دست ترکان عثمانی سقوط می کند. دانشمندان بیزانس به غرب می گریزند و نسخه های خطی کلاسیک با ارزشی را با خود می برند.

    1469

    لورنتسو مدیچی ملقب به لورنتسوی کبیر فرمانروای فلورانس می گردد.

    1494

    آبرخت دوورر (1528 ـ 1451م) هنرمند آلمانی برای نخستین بار از فلورانس دیدن می کند.

    1498

    پس از چهار سال، فرمانروای با نفوذ فلورانس، جیرولاموساوونا رولا ی راهب، اعدام می شود.

    1504

    لئوناردو داوینچی، تابلوی مونالیزا که تصویر همسر یک مقام فلورانسی است را نقاشی می نماید.

    1512

    بیش از چهار سال طول می کشد تا میکل آنژ، نقاشی سقف نماز خانه سیستاین در واتیکان رم را به پایان برساند.

    1517

    مارتین لوتر با اعتراضات خویش، آغازگر جنبش اصلاح دینی می گردد.

    1519

    لئوناردو داوینچی در فرانسه و در کاخی که فرانسوای اول پادشاه فرانسه به او داده بود، از دنیا می رود.

    1543

    نیکولاس کوپرینک، منجم ایتالیایی، ادعا می کند که خورشید مرکزمنظومه شمسی می باشد، نه زمین.

    1564

    ویلیام شکسپیر شاعر و نمایشنامه نویس بزرگ انگلیسی عصر رنسانس، در «استرانفورد آن ایون» متولد می شود.

    در طول قرن پانزدهم خانواده مدیچی که ثروت خود را از راه بانکداری بدست آورده بود، جمهوری فلورانس در ایتالیا را تحت تسلط خود در آورد. کوزیمو دمدیچی (1464ـ 1389م) نخستین عضو خانواده بود که قدرت مطلق سیاسی را در اختیار داشت. او رفتار خود خواهانه سایر فرمانروایان اروپا را نمی پسندید و از پذیرفتن عناوین فاخر امتناع می ورزید. پسر بزرگ او لورنتسو دمدیچی (92 ـ 1449م) تحت عنوان «لورنتسوی کبیر» شهرت یافت.

    یادداشتهای لئوناردو داوینچی


    لئوناردو داوینچی (1519- 1452م) یکی از هنرمندان، دانشمندان و مخترعین برجسته ایتالیا در عصر رنسانس بود. او نظریات خود را در یک سلسله یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه می باشند ثبت کرده است. طرحهای مبتکرانه او برای ساخت سلاحهایی مانند توپهای بخار، ماشینهای پرنده و ادوات زرهی چندین قرن جلوتر از زمان خود بودند. بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند.
    img/daneshnameh_up/3/36/Rensans1.jpg
    ترسیمات نظامی

    لئوناردو برای طرحهای خود بوسیله خط معکوس
    یادداشتهایی را نوشته است که فقط
    آنها را در آینه می توان خواند.


    لورنتسوی کبیر


    فلورانس تحت فرمانروایی لورنتسو مرکز رنسانی گردید. او سیاستمداری باهوش بود بطوریکه توازن قدرت میان شهرهای ایتالیا را حفظ می کرد و به همین علت در طول حیات او جنگهای معدودی بوقوع پیوست. او همچنین شاعری برجسته و پشتیبانی سخاوتمند برای هنر بود. بسیاری از هنرمندان بزرگ از جمله ساندروبوتیچلی (1510ـ 1444م)، لئوناردو داوینچی(1519- 1453م) و میکل آنژ (1564- 1475م) برای او کار می کردند. نیکولوماکیاولی (1527- 1469م) نویسنده سیاسی، لورنتسو را اینگونه توصیف می کند:«بزرگترین حامی ادبیات و هنر که هیچ پادشاهی تاکنون مانند او را ندیده است».

    فلورانس در زمان «ساوونارولا»


    پس از مرگ لورنتسو دمدیچی در سال 1492م، فرمانروایی مدیچی بزودی سقوط کرد. وقتی شارل هشتم (95-1470م) پادشاه فرانسه در سال 1494 به ایتالیا حمله کرد، فلورانسیها به واعظی پرجاذبه به نام جبرولامو ساوونارولا روی آوردند. او به فساد کلیسا و دلبستگی رنسانس به عقاید «شرک آمیز» (غیر مسیحی) حمله نمود. موعظه های ساوونارولا جمعیت انبوهی را به خود جلب می کرد به ویژه آنکه او هجوم فرانسه را پیشگویی کرده بود.

    سوزاندن مظاهر فساد و تباهی


    فلورانس به یک جمهوری مسیحی سخت گیر تبدیل شد. در سال 1497م، ساوونارولا جمعیت «سوزاندن مظاهر فساد و تباهی» را به راه انداخت که بر این اساس فلورانسیها باید خود را از تجملات پلید نجات می دادند. تزئینات، لباس های پر زرق و برق، ورقهای بازی، میزهای قمارخانه ها و حتی آثار هنری درون شعله های آتش انداخته می شد.

    ساوونارولا سوزانده می شود

    پیروزی ساوونارولا علیرغم بزرگی و شتابی که با خود به همراه داشت، دوام چندانی نیاورد. در سال 1497 م پاپ الکساندر ششم (1503- 1431م) از اظهار نظر ساوونارولا مبنی بر رفتار «غیر اخلاقی» پاپ خشمگین گردید و او را تکفیر کرد (او را از کلیسا اخراج کرد)، حامیان ساووناوولا علیه او تغییر موضع داده در سال 1498م او را به دار آویختند و جسدش را در میدانی در فلورانس سوزاندند.

    بازگشت خانواده مدیچی


    در سال 1512 م خانواده مدیچی دوباره کنترل فلورانس را در دست گرفتند. در سال 1527م جوایو دمدیچی (1534- 1478م) پاپ کلمنت هفتم می شود. روسای خانواده مدیچی به مدت 200 سال دوکهای بزرگ و فرمانروایان با نفوذ توسکانی، منطقه اطراف فلورانس بودند.

    شوق آموختن


    مطلوب «انسان عصر رنسانس» شخص درخشان و همه فن حریفی بود که در موضوعات فراوانی کارآزموده باشد. لئوناردوداوینچی و میکل آنژ مشهورترین آنان می باشند. دستاوردهایشان احترام آنان در جامعه را افزایش داد.

    img/daneshnameh_up/5/57/Rensans2.jpg
    پشتیبان هنر

    این نقاشی نشان می دهد که لورنتسودمدیچی،
    فرمانروای ایتالیایی در میان شعراء هنرمندان
    و دانشمندان احاطه شده است.



    حقایق ثبت شده


    نیکولو ماکیاولی (1527- 1469م) در دوره رنسانس فلورانس رشد کرد. بزرگترین کتابش، شهریار (1513م) پند نامه ای به سیاستمداران بود. او عقیده داشت که برای حفظ قدرت، یک شهریار باید بیرحم بوده و برای رسیدن به این مطلوب از ارتکاب هیچ عمل زشتی دریغ نورزد. نظریات ماکیاولی وی را مظهر سیاست بدبینانه ساخت، عده ای او را پدر علم سیاست می دانند.


    نظرات شما ()

  • ما چقدر فقیر هستیم

  • نویسنده : محمد:: 85/10/26:: 2:58 عصر

    روزی یک مرد ثروتمند, پسر بچه کوچکش را به یک دِه برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می‌کنند, چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه‌روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند.
    در راه بازگشت و در پایان سفر, مرد از پسرش پرسید: «نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟»
    پسر پاسخ داد: «عالی بود پدر!»
    پدر پرسید: «آیا به زندگی آنها توجه کردی؟»
    پسر پاسخ داد: «بله پدر!»
    و پدر پرسید: «چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟»
    پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: «فهمیدم که ما درخانه یک سگ داریم و آنها چهارتا. ما در حیاطمان فواره داریم و آنها رودخانه‌ای دارند که نهایت ندارد. ما در حیاطمان فانوس‌های تزئینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود می‌شود, اما باغ آنها بی‌انتهاست!»
    با شنیدن حرف‌های پسر, زبان مرد بند آمده بود. پسر بچه اضافه کرد: «متشکرم پدر, تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم!»


    نظرات شما ()

  • یک سوال ویژه

  • نویسنده : محمد:: 85/10/26:: 2:57 عصر

    یک سوال ویژه


    مردی, دیروقت, خسته و عصبانی, از سرکار به خانه بازگشت. دمِ در, پسر پنج‌ساله‌اش را دید که در انتظار او بود.
    - بابا! یک سئوال از شما بپرسم؟
    - بله, حتماً. چه سئوالی؟
    - بابا, شما برای هر ساعت کار, چقدر پول می‌گیرید؟
    مرد با عصبانیت پاسخ داد: «این به تو ارتباطی ندارد. چرا چنین سئوالی می‌کنی؟»
    - فقط می‌خواهم بدانم, بگویید برای هر ساعت کار, چقدر پول می‌گیرید؟
    - اگر باید بدانی خوب می‌گویم, 20 دلار.
    پسر کوچک در حالی که سرش پایین بود, آه کشید. سپس به مرد نگاه کرد و گفت: «می‌شود لطفاً 10 دلار به من قرض بدهید؟»
    مرد بیشتر عصبانی شد و گفت: «اگر دلیلت برای پرسیدن این سئوال, فقط این بود که پولی برای خریدن یک اسباب‌بازی مزخرف از من پول بگیری, سریع به اتاقت برئ, فکر کن و ببین که چرا این قدر خودخواه هستی. من هر روز, سخت کار می‌کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه‌ای وقت ندارم.»
    پسر کوچک, آرام به اتاقش رفت و در را بست.
    مرد نشست و باز هم عصبانی‌تر شد: «چطور به خودش اجازه می‌دهد برای گرفتن پول از من چنین سئوالی بپرسد؟» بعد از حدود یک ساعت, مرد آرام‌تر شد و فکر کرد که شاید با پسر کوچکش خیلی تند و خشن رفتار کرده است. شاید واقعاً چیزی بوده که او برای خریدش به 10 دلار نیاز داشته است. به خصوص این که خیلی کم پیش‌ می‌آمد پسرک از پدرش درخواست پول کند.
    مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.
    - خواب هستی پسرم؟
    - نه پدر, بیدارم.
    - فکر کردم شاید با تو خشن رفتار کرده‌ام. امروز کارم سخت و طولانی بود و همه ناراحتی‌هایم را سر تو خالی کردم. بیا این 10 دلاری که خواسته بودی.
    پسر کوچولو نشست, خندید و فریاد زد: «متشکرم بابا!» بعد دستش را زیر بالشش برد و چند اسکناس مچاله شده در آورد.
    مرد وقتی دید پسر کوچولو خودش هم پول داشته است, دوباره عصبانی شد و غرولندکنان گفت: «با این که خودت پول داشتی, چرا باز هم پول خواستی؟»
    پسر کوچولو پاسخ داد: «برای این که پولم کافی نبود, ولی الان هست، حالا من 20 دلار دارم. می‌توانم یک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بیایید؟ دوست دارم با شما شام بخورم...»


    نظرات شما ()

  • میخ های روی دیوار

  • نویسنده : محمد:: 85/10/26:: 2:57 عصر

    میخ های روی دیوار


    پسربچه‌ای بود که اخلاق خوبی نداشت. پدرش جعبه‌ای میخ به او داد و گفت که هر بار که عصبانی می‌شود باید یک میخ به دیوار بکوبد.
    روز اول, پسر بچه 37 میخ به دیوار کوبید. طی چند هفته بعد, همان طور که یاد می‌گرفت چگونه عصبانیتش آسانتر از کوبیدن میخ‌ها بر دیوار است ...
    او این نکته را به پدرش گفت و پدر هم پیشنهاد کرد که از این به بعد, هر روز که می‌تواند عصبانیتش را مهار کند, یکی از میخ‌ها را از دیوار بیرون آورد.
    روزها گذشت و پسربچه سرانجام توانست به پدرش بگوید که تمام میخ‌ها را از دیوار بیرون آورده است. پدر دست پسربچه را گرفت و به کنار دیوار برد و گفت: «پسرم! تو کار خوبی انجام دادی. اما به سوراخ‌های دیوار نگاه کن. دیوار دیگر هرگز مثل گذشته‌اش نمی‌شود. وقتی تو در هنگام عصبانیت حرف‌های بدی می‌زنی, آن حرف‌ها هم چنین آثاری به جای می‌گذارند تو می‌توانی چاقویی در دل انسانی فرو کنی و آن را بیرون آوری. اما هزاران بار عذرخواهی هم فایده ندارد, آن زخم سرجایش است. زخم زبان هم به اندازه زخم چاقو دردناک است».


    نظرات شما ()

    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >